مردم و آقازادههای عهد قاجار چقدر حقوق می گرفتند؟ | حقوق خواهر ناصرالدین شاه ۱۲ هزار تومان بود!
تاریخ انتشار: ۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۰۴۵۵۶
همشهری آنلاین-مرضیه ثمرهحسینی: پرداخت حقوق همواره از دغدغههای مهم حاکمان ایران بوده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد ریشه مسئله پرداخت حقوق به دوره قاجار برمیگردد؛ یعنی زمانی که وزارتخانههای مختلف تشکیل شد و به تبع آن، کارکنان دولت چندبرابر شدند و بدین ترتیب شمار حقوقبگیران زیاد شد.
از همان دوران قاجاریه بهمانند امروز مشکلات مربوط به پرداخت حقوق و دستمزد وجود داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بهواقع میشود گفت پرداخت حقوقهای نجومی از زمان قاجار مُد میشود و به دوران بعد سرایت میکند. در دوره قاجاریه، خواص و نور چشمیهایی را داشتیم که بدون اینکه هیچ کاری بکنند، تنها بنا به شاهزادهبودن و قرابت با خاندان شاهی و نزدیکی به هرم قدرت، مبالغی را از بودجه کشور به صورت منظم تحت عنوان مقرری و مواجب دریافت میکردند. نمونه آن، عمه مظفرالدینشاه بوده است.
عمه شاه چقدر حقوق میگرفت؟عمه مظفرالدینشاه، عزتالدوله، همان ملکزاده خانم دختر محمدشاه قاجار و مهدعلیا و خواهر ناصرالدینشاه بوده.
این شاهدخت قجری که این روزها غزل شاکری در سریال جیران در نقش او بازی میکند، در ۱۳ سالگی با میرزا تقی خان امیرکبیر ازدواج کرد و پس از قتل امیر، به اجبار به عقد میرزا کاظم خان نظامالملک، پسر آقا خان نوری صدراعظم، درآمد. عزتالدوله، در ادامه زندگی خود دو بار دیگر هم ازدواج کرد؛ یک بار با اعتضادالدوله و بار چهارم و آخر با یحیی خان مشیرالدوله از کارمندان بلندپایه وزارت خارجه.
این عمه مکرمه معظمه شاه بدون اینکه شغل و منصبی داشته باشد سالیانه ۱۲ هزار و ۸ تومان حقوق دریافت میکرده! (توجه داشته باشید که اعداد و ارقام در اسناد زیر به خط سیاق است. خط سیاق، خطی رمزمانند در حسابداری قدیم بود که اعداد و ارقام را برای جلوگیری از هرگونه دستکاری و تقلب به آن مینوشتند.)
زیادی رقم مقرری عمه خانم زمانی مشخص میشود که بدانید در آن دوره، میانگین حقوق سالیانه یک نیروی کار کف بگیر کمتر از ۵۰ تومان بوده. برای مثال، فرجالله بیگ تفنگدار ۲۰ تومان دستمزد میگرفته است.
چنانچه فرد حقوقبگیر دارای پُست و سِمت حکومتی بود هم رقم حقوق دریافتی او در مقابل رقم پرداختی به نور چشمیها و مقربین درگاه شاه توفیر چندانی نمیکرد. برای مثال، همانطور که در سند پایین میبینید میرزا اسماعیل خان، سرتیپ وزارت خارجه سالی ۱۶۶ تومان حقوق دریافت میکرد. یا مواجب کل کارکنان یک وزارتخانه مانند وزارت تجارت و کشاورزی ۲ هزار و ۷۰۰ تومان بوده است!
رقم عجیب دیگر نسبت به رقم مقرری عمه شاه، کل بودجه مدرسه دارالفنون است. دارالفنون به عنوان نخستین مدرسه نوین ایران و محل رشد و پرورش نخبگان ایرانی طبق سند زیر در یک سال ۳۹۰ هزار قران (۳۹ هزار تومان) بودجه از سمت حکومت دریافت میکرد. این بودجه ۳۹ هزار تومانی باید خرج پرداخت حقوق تمام معلمان ایرانی و فرنگی، متعلمین ارکستر و مخارج متفرقه میشد.
افزون بر عزتالدوله، رقم مواجب شاهزادههای قاجار هم موجود است که در قیاس با دریافتی عمه خانم، حقوق آنها بسیار بیشتر هم بوده است. برای مثال، کامران میرزا پسر ناصرالدینشاه و برادر مظفرالدینشاه ۲۹ هزار تومان و شعاعالسلطنه پسر مظفرالدینشاه ۱۱۵ هزار تومان حقوق میگرفتند.
حقوق نور چشمیهای قجری فیالفور پرداخت میشدنکته جالب توجه در پرداخت حقوقهای نجومی به خواص دور قاجار، سریعالوصول و سهلالوصول بودن حقوق آنها بوده است.
همانطور که در سند مقرری عمه جان شاه در بالا ملاحظه میشود، محل پرداخت مقرری او، گمرک تعیین شده و عنوان شده که قبض مقرری در ذیل خرج دارالخلافه منظور شده است.
در دوره قاجار، گمرک منبع مالی بسیار خوبی بود و به بیان سادهتر همیشه پول داشت، بر این اساس براتهایی که به حساب گمرک صادر میشد به سرعت و به راحتی نقد میشد.
مواجب مختلف برای فک و فامیل شاهمطلب مهم دیگر اینکه خواص و آقازادهها و مقربین درگاه شاه مضاف بر دریافت حقوق و مقرری سالیانه، در طول یک سال به انحاء و اسامی مختلف وجوه دیگری دریافت میکردند. این وجوه تحت نام عیدی و انعام پرداخت میشد.
البته غیر از مقرری سالیانه و مواجب ماهیانه و مناسبتی که به فک و فامیل شاه اعطا میشد، بیشتر آنها صاحب ملک و املاکی هم بودند که از قِبل آن، درآمدها و مالیات به دست میآوردند. حتی نوکران این طبقه هم از دست و دلبازی شاه بینصیب نبودند و آنها هم هر کدام املاکی داشتند و از محل این املاک عوایدی کسب میکردند.
اما چرخش روزگار بر وفق مراد ایل و تبار قاجار دوام نیافت و شکاف درآمدی بین خواص و عوام باعث عمیقتر شدن شکاف بین حکومت و مردم شد و بیراه نیست اگر گفته شود پرداخت حقوقهای نجومی و حیف و میل درآمدهای کشور از علل مهمی بود که اعتماد مردم به حکومت قاجاریه را خدشهدار کرد و این موضوع در طولانیمدت بر آتش نارضایتیهای اجتماعی افزود و قاجاریه را به ورطه سقوط کشاند.
کد خبر 716479 منبع: همشهری آنلاین برچسبها ناصرالدین شاه حقوق و دستمزد امیر کبیر فسادمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: ناصرالدین شاه حقوق و دستمزد امیر کبیر فساد پرداخت حقوق های نجومی مظفرالدین شاه ناصرالدین شاه هزار تومان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۰۴۵۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
تین نیوز
این قول از ناصرالدین شاه فقط در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" از ناظم الاسلام آمده است. ناظم الاسلام از روحانیون روشنفکر بود و کتاب او یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه به شمار می رود. کلاً مخالف سلطنت سنتی قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بوده است.ولی این دلیل نمی شود که دروغ گفته باشد. در حقیقت، به نظر من اگرچه در تاریخ نگاریش غرض داشته، ولی احتمالاً مرض نداشته و دروغ از خودش در نمی آورده. به هر حال، برویم سراغ خود کتاب و داستان را کامل آنجا بخوانیم . آنجا صحبت از یک "آقاشیخ علی" نامی است که به زعم ناظم الاسلام بسیار دانشمند بوده است و این نقل قول از شاه از طرف این آشیخ علی نقل شده است!از کتاب:
"آن مرحوم [آقا شیخ علی] گفت می توانم کالسکه ای اختراع کنم که او را کوک کنند یک فرسخ راه را طی کند،آن وقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لکن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّه ٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دوَل دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّین شاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آن ها هم توپ داریم. لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد..." (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷)
عجب!کالسکه ای که کوک شود و یک فرسخ (حدود ۶ کیلومتر) برود و بعد به طور خودکار درهایش باز شود و در چهار طرف شلیک کند، و سپس همان یک فرسخ را (لابد با همان کوک) برگردد! شما را نمی دانم، ولی من که یاد خودرو آبسوز افتادم. احتمالاً حتی یکبار هم عملکرد توپ های آن زمان را هم از نزدیک ندیده بوده است (برعکس شاه، که درس نظامی دیده بود و حتی در کار با توپ و جهت گیری گویا تبحری داشته).
ولی کرامات آقاشیخ علی فقط همین مقدار نبوده است. در همان قسمت از همان کتاب ناظم الاسلام، جناب آشیخ علی ادعاهای دیگر هم داشته است که اینبار مرا به یاد مستعان 110 و کرونایاب انداخت. جناب آشیخ ساعتی به اسم شب کوک اختراع کرده بودند که: "هر کس آن اسم را بداند بی خطر بگذرد، و الا به چنگال ساعت گرفتار شود!" همچنین تفنگ ته پر را ایشان اختراع کرده بود، که ناصرالدین شاه به خاطر آن او را از ابوعلی سینا دانشمندتر دانست، ولی مع الاسف با بی حزمی آن را به خارجه می فرستد و فرنگیان آن را کپی می کنند!
البته دانش وسیع آقاشیخ علی فقط محدود به اختراعات نبوده، بلکه شخص ایشان ادیسون و جفرسون را در خود جمع کرده بوده است!پس کتابی نوشته در"قانون اسلام از عبادات و سیاسیات و عادات و معاملات" که در آن وظایف کلیه اصناف و طبقات خلایق و مقامات دولتی را هم شرح کرده،چنانچه اگر به آن کتاب عمل می شد ایران گلستان می شد! اما امین السلطان به شاه هشدار داد که اجرای آن قدرت شاه را از بین می برد، پس شاه خائف شد و نکرد!
ملتفید که داستان چیست! مشخص است که این آشیخ علی یک لافزن رویافروش بوده، احتمالا نصف متوهم،نصف شارلاتان! ترکیب مخترع ماشین آبسوز و (مثلاً) بیژن عبدالکریمی! سَلَف کامل همین مغزهای پربادی که در صد سال گذشته فراوان داشتیم. از همان "مخترعانی" که اگر توانستند ابلهان دولتی را می فریبند، و اگر نتوانستند ناله سر می دهند که چرا دولت از آنها و اختراعات بی بدیل شان حمایت نکرده است. ناصرالدین شاه شخصیت باهوش این داستان است که خیلی راحت می فهمد با کی طرف است و او را دست به سر می کند. اما ناظم الاسلام خیلی راحت فریب خزعبلات این شخص را می خورد! ناظم الاسلام اگر امروز بود می شد همان کارگردان تلویزیونی که مخترع خوروی آبسوز را به تلویزیون آورد، یا همان سردار سپاهی که با مستعان 110 خود را مسخره عام و خاص کرد.
حالا بالاخره آیا جمله فوق را ناصرالدین شاه گفته یا نه؟! کی می داند! اصلاً مهم نیست! یک لافزن دروغگو یا متوهم داستانی سرهم کرده است.ممکن است اصلا شاه چنین چیزی نگفته باشد، یا شاید هم به شوخی خواسته یک آدم گیر را از سر خودش باز کند. وقتی در بقیه سخنان مستند ناصرالدین شاه و اعمالش چیزی وجود ندارد که چنین احساس وطرز تفکری را نشان دهد، اصلاً و واقعاً اصلاً مهم نیست که آشیخ علی راست گفته یا دروغ! چیزی که مهم است این است که چگونه روشنفکران ما از آن زمان عاشق باد و گزافه گویی و رویافروشی بودند.مهم این است که هر روز با پخش مطالبی سخیف از راست و دروغ ، باید نیشی به آخرین پادشاه سنتی کشور زده شود، و همه هم با بدون هیچ دید انتقادی آنها را باور می کنند و منتشر می کنند.
آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید